به گزارش مشرق، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به مناسبت سالروز قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، در مطلبی به مرور وقایع آن روز و نقش بازاریان در به ثمر رسیدن این حرکت و رویارویی با رژیم شاه تا آزادی حضرت امام خمینی (ره) پرداخته است که در ادامه می آید:
بدون شک یکی از نقاط عطف تاریخی در پیشبرد انقلاب اسلامی به سمت پیروزی و سرنگونی نظام سلطنتی ۲۵۰۰ ساله در ایران، قیام تاریخی مردم ایران در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در اعتراض به دستگیری امام خمینی(ره) توسط رژیم شاه بود که البته این قیام خونین توسط عمال رژیم شاه با خشونت تمام سرکوب شد.
پس از دستگیری امام خمینی، بازاریان تهران بهمحض اینکه از این موضوع اطلاع یافتند، از ساعت ۹ صبح ۱۵ خرداد، در مسجد شاه جمع شدند و سپس با تظاهرات در خیابانهای اطراف، اعتراض خود را به دستگیری امام خمینی و سایر علما و وعاظ اعلام کردند و خواستار آزادی دستگیرشدگان شدند.
بازاریان تهران برای مقابله با هجوم نیروهای انتظامی، در برخی از خیابانها سنگربندی کردند. صاحبان چرخهای دستی که در بازار تهران کار میکردند نیز با جمعآوری سنگ و آجر از اطراف، به کمک بازاریان شتافتند.
دامنه این اعتراضات به حدی وسعت یافت که ساعاتی پس از شروع آن، مراکز دولتی نظیر بانکها از ترس هجوم معترضان تعطیل شدند. باوجوداین، عدهای از تظاهرکنندگان با حمله به برخی بانکهای مستقر در بازار، شیشههای آن را شکستند.
آمار شهدا و مجروحان و مکانهایی که در آنها درگیری وجود داشت و بیمارستانهایی که مجروحان قیام ۱۵ خرداد به آنجا منتقل شدند، نشان میدهد که بازار تهران و خیابانهای اطراف آن، مرکز ثقل قیام ۱۵ خرداد بوده است.
آنگونه که از اسناد و خاطرات برمیآید، جایگاه و اهمیت بازاریان بهخصوص بازاریان تهران در همراهی با نهضت امام خمینی، فراتر از سایر گروهها و طبقات جامعه بوده است. محتوای چند گزارش مأموران ساواک در روز ۱۵ خرداد نشاندهنده محوریت بازار در تظاهراتهای این روز است. در یکی از این گزارشها آمده است:
در چهارسوق بزرگ (بازار) عده زیادی اجتماع کرده و شعارهایی به نفع خمینی داده و یک نفر به جمعیت اظهار داشته؛ گویا خمینی و علمای شما را گرفتهاند.
شخصی به نام حاجی مشهدی باقر که در چهارراه عباسی خاکی مغازه دارد، هماکنون در محل مزبور عدهای را دور خود جمع کرده و اظهار میدارد: آقای خمینی را گرفتهاند. شما باید مغازههای خود را بسته و تعطیل عمومی اعلام کنید.
یا مرگ یا خمینی
در بازار عدهای از طرفداران آیتالله خمینی میکوشند که تمام مغازهها را ببندند. جمعی از مسجد شاه بیرون آمده، به سمت بازار در حال حرکتاند. عدهای هم به جمع آنان پیوستند. آنها از بازار کفاشها خارجشده و با دادن شعار یا مرگ یا خمینی از جلوی مسجد شاه گذشتند. گویا خیال دارند به منزل آقای بهبهانی بروند. هماکنون تعدادشان در حدود ۶۰۰ نفر است. شعار یا حسین، دیشب کجا بودی از خمینی یاری کنی را سر میدادند.
عدهای در حدود ۱۵۰ نفر در مسجد شاه اجتماع کرده بودند که قصد داشتند تظاهرات کنند؛ اما زمینه را برای این کار در مسجد مساعد ندیده، از مسجد بیرون آمدند. آنها به دستههای عزاداری که در داخل بازار و حسینیههای آن مشغول عزاداری بودند، پیوسته، در خیابان به راه افتادند.
عدهای در حدود دو هزار نفر در بازار عباسآباد اجتماع کرده و در حال شعار دادن یا مرگ یا خمینی بهطرف بازار کفاشها حرکت کردهاند.
عدهای در حدود هزار نفر در سبزهمیدان اجتماع کرده و ضمن دادن شعار یا مرگ یا خمینی، مردم را تحریک به بستن مغازهها کردهاند. در بازار عباسآباد، یک نفر افسر شهربانی بهوسیله متظاهرین مضروب شده است. از خیابان ناصرخسرو تا سبزهمیدان، مردم دست به تظاهرات زدهاند. پلیس در خیابان ناصرخسرو بهسوی آنان حمله کرد. همچنین در میان مردم شایع شده که در انتهای بازار کفاشها، افسری که مضروب شده، در حال مردن است.
مقابل بازار، وضع غیرعادی است. مردمی که تعدادشان در حدود ۶۰۰ نفر است، به حمله پلیس و تیرهای هوایی آن توجهی نکرده، همچنان به تظاهرات خود ادامه میدهند.
در جلوی بازار، یک کامیون ارتشی بهوسیله متظاهرین آتش زدهشده و در داخل بازار کفاشها، مردم با مأمورین پلیس در حال زدوخورد هستند. در قسمت شمال کاخ دادگستری، یک نفر پیراهنی را به خون آغشته و چند نفر را دور خود جمع کرده است. جمعیت که پرچم سیاه در دست دارند، تدریجاً زیاد میشوند.
منطقه بازار تقریباً به صحنه جنگ تبدیلشده است. ارتباط تلفنی بهکلی قطع و از دروازه دولت بهطرف پایین، مسیر اتوبوسها مسدود است.
روایت محمدجعفر خرمدل
محمدجعفر خرمدل، از شاغلان بازار تهران در واقعه ۱۵ خرداد، درباره وضعیت تهران و درگیری بازاریان با نیروهای نظامی میگوید:
تا اول خیابان بوذرجمهری آمدم. پلیسها همه فرار کرده بودند. حدود ساعت هشت و نیم، گارد شهربانی به داخل بازار حمله کرد و مردم را به دم باتوم داد؛ ولی جمعیت که با یک ضربه باتوم فرار نمیکرد. گاردیها متوجه شدند که فایده ندارد، اسلحه کشیدند. در دستههای عزاداری دیده بودم، همگی بیل و کلنگ و چوب و فنر و قمه و ... در دست داشتند. این افراد داخل بازار ریختند و با گاردیها به زدوخورد پرداختند. تعدادی از گاردیها هم کشته شدند.
ساعت نه و نیم، ارتشیها آمدند. من نمیدانم چه دستوری به آنها داده بودند که اصلاً حساب نمیکردند با چه کسی روبرو هستند. فقط تیراندازی میکردند. تماشاچی، عابر، تظاهرکننده، هرکسی را میدیدند، درو میکردند. حتی کسانی را که در بالکن منزل خود ایستاده بودند، میزدند.خلاصه وضعیت خیلی وحشتناک بود. من از صحنه فرار کردم و بهطرف خیابان بهارستان آمدم. عصر آن روز، رادیو همهاش ناسزا و فحش به مرجعیت و رهبری میداد. میگفت: این تظاهرات را کشورهای خارجی هدایت میکردند. درصورتیکه خود ما تظاهرات کرده بودیم.
تعطیلی سراسری بازار تهران
بازاریان تهران از روز ۱۶ خرداد، علاوه بر سازماندهی تظاهرات، به تعطیلی مراکز اصلی خرید در کل شهر تهران و حتی اغلب دکانها و مغازههای خیابانهای سطح شهر دامن زدند. طبق گزارش مأموران ساواک، دامنه این تظاهرات بهقدری افزایشیافته بود که اغلب مغازههای تهران از شمال تا جنوب، در اعتصاب به سر میبردند.
تبریز
در تبریز روحانیون و بازاریان، پیشگام قیام ۱۵ خرداد بودند. با انتشار خبر دستگیری امام، گروهی از بازاریان و مردم تبریز با پوشیدن کفن به تظاهرات پرداختند. هزاران نفر از بازاریان در این تظاهرات شرکت داشتند. در ادامه اعتراض بازاریان به اقدام رژیم، بازار تبریز به مدت یک ماه تعطیل شد.
اصفهان
اولین گزارش ساواک از بازتاب خبر دستگیری امام در میان بازاریان بازار اصفهان در صبحگاه ۱۵ خرداد نشان میدهد که بازاریان برای برگزاری تجمعات اعتراضآمیز رایزنی کرده بودند.
نکته مهم در این اعتراض، مخابره سریع خبر از قم به اصفهان بود. این امر، بیانگر قابلیتها و فعالیتهای سازمانیافته شبکه اطلاعرسانی نیروهای سیاسی در اصفهان بود. از روز ۱۶ خرداد بهتدریج، مغازههای بازار اصفهان به اعتصاب پیوستند.
گزارشهای لحظهبهلحظه ساواک نشان میدهد که در روزهای اول، تعطیلی بازار اصفهان و مغازههای شهر ممتد نبود و در برخی قسمتهای بازار، بیشتر مغازهها باز بودند. بهتدریج، بخش عمده بازار تعطیل شد.
جشن آزادی امام خمینی در بازار
جنبش ۱۵ خرداد، واکنش طبیعی مردم مسلمان در برابر مصوبات خلاف اسلام رژیم و بازداشت امام خمینی بود؛ اما آزادی فوری ایشان را به دنبال نداشت؛ ازاینرو، علمای تراز اول کشور، برای چارهجویی، در تهران جمع شدند و به مشورت پرداختند.
رژیم پهلوی که از وقوع ۱۵ خرداد دیگری بیمناک بود، کوشید آنها را پراکنده کند و به مقابله با آنان بپردازد؛ اما مراجع تقلید، اعلامیهای با این مضمون صادر کردند که امام خمینی مجتهد جامعالشرایط و مرجع تقلید است و بر اساس قانون، از محاکمه و تعرض مصون است.
با انتشار این اعلامیه، رژیم مجبور شد که برای فرونشاندن نارضایتیهای عمومی، امام خمینی را در هجدهم فروردین ۱۳۴۳ آزاد کند.
خبر آزادی امام بهسرعت در سراسر ایران پیچید. بازاریان تهران که همواره پابهپای مرجعیت برای زنده نگاهداشتن اسلام تلاش میکردند، با اطلاع از آزادی امام خمینی، از ابتدای صبح روز بیستم، از انتهای بازار بزرگ تا مسجد حاج سید عزیز الله، چراغهای زنبوری سه شعله روشن و عکسهای امام خمینی را به چراغها نصب کردند.
کسبه بازار تجریش نیز به چراغانی بازار و برگزاری جشن اقدام کردند و در روز بیستم فروردین با یک دستگاه اتوبوس برای زیارت امام خمینی بهطرف قم حرکت کردند.